چشمانداز دیجیتال-فیزیکی
میتوانیم دنیاهای دیجیتالی و فیزیکی را به صورت دو روی یک سکه در نظر بگیریم. این دو روی سکه شدیداً سعی دارند تبدیل به سکهی یک رویهی عجیبی شوند که صفحهی دوبعدی [1] نامیده میشود. شاید این بهترین مثال ممکن نباشد، اما اکنون آنچه واقعی است و آنچه واقعی نیست را از هم جدا کردهایم.
ما دنیای دیجیتالی خود را بهمنظور از بین بردن این مرز (مرز جداکنندهی دنیای دیجیتال و دنیای واقعی) بهبود میبخشیم.
با پیشرفت فناوری، چشمانداز دیجیتال هر روز بیشازپیش از حالت انتزاعی خارجشده و به سمت ادغام با چشمانداز فیزیکی حرکت میکند.
برای رسیدن به این هدف، باید بر روی خودِ وسیله (چشمانداز دیجیتال) و لایهای جداکنندهی آن از دنیای واقعی کار کرد. فناوری ورودی و خروجیِ ما، همان لایهای است که دنیای دیجیتال را از دنیای واقعی جدا میکند.
منظور از ورودی، دامنهی گستردهای از حسگرها است که پیامهای دنیای فیزیکی را به محیط دیجیتال وارد میکنند.
وظیفهی دوربینها، ضبط کنندههای صدا و حسگرهای مجاورت، جمعآوری اطلاعات و خوراندن آن به سیستم است.
منظور از خروجی، نحوهی دریافت اطلاعات از محیط دیجیتال توسط ما است. خروجی در واقع پیامی است که میتوانیم آن را بهوسیلهی حداقل یکی از حواس پنجگانهی خود درک و تفسیر کنیم.
یک صفحهی نمایش، بلندگو، یا لرزشِ دستهی بازی، همگی نوعی خروجی بهحساب میآیند.
ما همواره سعی میکنیم فناوریهای ورودی و خروجی را به واقعیت نزدیکتر کنیم. با کارتهای پانچ [2] و ورودی متن [3] شروع کردیم و به تشخیص اشارات دست و رابطهای دیداری رسیدیم. واقعیت مجازی و افزوده، بینایی ما را تغییر داده و یا جایگزین آن شدهاند، و از این طریق فناوری را بیشازپیش به واقعیت نزدیک کردهاند.
بهزودی قادر خواهیم بود دنیای دیجیتال را حس کرده و مزه کنیم، و بدین ترتیب موانع را از سر راه برداریم. البته، هرگز از اشیاء فیزیکی بینیاز نخواهیم شد، زیرا هنگام کار کردن با نیروها و مادهها به آنها نیاز داریم. بااینحال، هنگامیکه خروجی کاملاً حسی، و اطلاعات مهمترین ارز باشند، میتوانیم در چشمانداز دیجیتال باقی بمانیم.
نوآوری نتیجهی درک صحیح از عامل دیجیتال و فیزیکی است. علاوه بر این، قرارگیری صحیح یک موضوع در هر از این دو حیطه (یا هردوی آنها) نیز باعث نوآوری میشود.
بخش (1) و (2) این مقاله را حتما بخوانید .
———————————-
[1] 2d plane
[2] Punch cards
[3] Text input